جزئیات سفر پزشکیان، پوتین و سران کشورهای جهان به چین جیش الظلم مسئولیت حمله به ایرانشهر را بر عهده گرفت شهادت ۵ نیروی پلیس در حمله تروریستی ایرانشهر خاتمی: انرژی هسته‌ای انرژی آینده جهان است / اتحاد و انسجام دستور قرآن است رئیس‌جمهور دقایقی قبل به تهران بازگشت رهبر انقلاب: فرشچیان، ستاره درخشانی در آسمان هنر ایرانی بود وزیر کشور: باید بدترین سناریو را پیش‌بینی کنیم تا در شرایط سخت آماده باشیم انفجار مهمات عمل‌نکرده جنگ ۱۲ روزه در بیرانشهر؛ چند کودک شهید و مجروح شدند پزشکیان: حضور نیرو‌های خارجی در قفقاز اوضاع منطقه را دشوارتر می‌کند پزشکیان ارمنستان را به مقصد بلاروس ترک کرد خبر خوش نماینده مجلس در خصوص معیشت معلمان استاندار تهران: اجاره‌بها در برخی نقاط تهران با خروج اتباع تا ۳۵ درصد کاهش داشته / امروز جمعیتی معادل چند استان کشور از اتباع خارجی در تهران ساکن هستند واکنش علی مطهری به بیانیه جبهه اصلاحات پزشکیان: ارمنی‌ها در جامعه ایران محبوب و عزیز هستند کشف یک خانه تیمی وابسته به سرویس جاسوسی اسرائیل در تهران/ کشف و ضبط تعدادی ریز پرنده و پهپاد

دیدار خانواده شهیدان معصومه کرباسی و رضا عواضه با رهبر انقلاب

ظهر امروز دوم آبان‌ماه، خانواده‌ی شهید معصومه کرباسی و همسر لبنانی ایشان با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
تاریخ انتشار: ۱۹:۲۸ - ۰۲ آبان ۱۴۰۳ - 2024 October 23
کد خبر: ۲۶۱۰۲۵

به گزارش راهبرد معاصر، ظهر امروز دوم آبان‌ماه، خانواده‌ی شهید معصومه کرباسی و همسر لبنانی ایشان با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. شنبه ۲۸ مهرماه بود که در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به بیروت، دکتر رضا عواضه و همسر ایرانی او، معصومه کرباسی به شهادت رسیدند. از این زوج شهید پنج فرزند به یادگار مانده است. آنچه می‌خوانید بخشی از روایت این دیدار است که متن کامل آن به زودی در بخش «ریحانه» رسانه KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد:

«مادرم مهندس کامپیوتر بود و پدرم دکترای این رشته را داشت. ضمناً پدر و مادرم علاقه خاصی به هم داشتند، آقا! حتی لحظه‌ی شهادت هم دستشون توی دست هم بود!»

این جمله را مهدی هفده ساله در حالی که در نزدیک‌ترین فاصله با آقا ایستاده می‌گوید. مهتدی چهارده ساله و زهرای ده ساله و محمد هشت ساله کنارش ایستاده‌اند. فاطمه سه ساله هم بغل مهتدی است. همه‌شان فرزندان شهید معصومه کرباسی و شهید رضا عواضه‌اند که چند روز پیش توسط پهپاد رژیم اسرائیل به شهادت رسیدند. چطوری‌اش را مهدی برای حضرت آقا تعریف می‌کند: «پهپاد اسرائیلی در منطقه جونه آنها را شناسایی کرد و سه تا راکت به سمت ماشین آنها شلیک کرد که اصابت نکرد. پدرم زدند کنار. از ماشین پیاده شدند. دست مادرم را هم گرفتند و از ماشین پیاده کردند ولی پهپاد اونا رو دنبال کرد و الحمدلله، شکر خدا اونا رو شهید کردند!»

مفاهیم عمیقی را که می‌گوید، شاید خیلی از هم سن و سال‌هایش نتوانند درک کنند: «لا یکلف الله نفساً الا وسعها… آقاجان! قطعاً اگه خدا این توانمندی رو در ما نمی‌دید، ما رو به این امتحان بزرگ مبتلا نمی‌کرد.»

آقا تأیید و اضافه می‌کنند که «اجر هم می‌دهد».

مهدی به جای چفیه و انگشتر از آقا می‌خواهد که برای همه رزمنده‌های لبنان دعا کنند.... آقا سراغ پدر شهید رضا عواضه را می‌گیرند. مادرش به فارسی می‌گوید: «ایشون جراح قلب هستند و توی این شرایط جنگ در لبنان به حضورشون خیلی نیاز بود و نیومدند.»

خود مادرش ۴۷ سال پیش در ایران پزشکی خوانده و حالا استاد فارسی دانشگاهی در لبنان است. حرف دیگری نمی‌زند. ولی من از دلش خبر دارم! قبل از دیدار وقتی از او پرسیدم تا حالا آقا را از نزدیک دیده‌اید یا نه، گفت: «یکی از آرزوهایم بوده ولی بیشتر از من، رضا و معصومه دوست داشتند ایشان را ببینند. الان می‌گویم کاش خودشان اینجا بودند.» مکثی می‌کند و می‌گوید: «البته هستند!» ...

متن کامل این روایت به زودی در بخش «ریحانه» رسانه KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.

مطالب مرتبط
ارسال نظر
آخرین اخبار